بازدید جدید از این منطقه و این تپه تاریخی نشان میدهد که نه تنها محل تخریبها (بنابر گفته مسئولان میراث فرهنگی مازندران) 15 متر از قلعه ساروجی واقع در بالای این تپه فاصله ندارد بلکه قسمتهایی از این قلعه نیز تخریب شده است. مستندات فراوانی نیز از تاریخی بودن این تپه و وجود آثار باستانی همچون تکه سفالهای مختلف و آبگینههای متعلق به دورههای مختلف تاریخی از پیش از اسلام تاکنون، حکایت میکند اما نکته جالب این است که مسئولان میراث فرهنگی مازندران و سازمان محیطزیست شهرستان آمل همچنان بر دروغین بودن این ادعاها پافشاری میکنند تا شاید اشتباه بزرگ خود را در تخریب این تپه بپوشانند.
احمد نادعلیان که خود استاد تاریخ هنر دانشگاه شاهد است با ارائه 200قطعه سفال و آبگینه به دست آمده از این تپه و تائیدیه کارشناسان موزه ملی ایران و پژوهشکده باستانشناسی ایران که پس از بررسی نمونهها آنها را متعلق به دورههای پارتی، ساسانی و صدر اسلام دانستهاند، بر این نکته پافشاری میکند که مسئولان میراث فرهنگی مازندران، خود از عاملان این تخریبها هستند.
نادعلیان در همین راستا به همشهری میگوید: مسئولان میراث فرهنگی مازندران، واقعیت را نمیگویند و از همان ابتدا با علم به اینکه این تپه یک تپه تاریخی است، مجوز ساخت کارخانه آبمعدنی و تخریب این تپه را صادر کردهاند و بعد از پیدا شدن قطعات متعدد سفال، آبگینه، تکهای از یک آسیاب سنگی و قطعههای سفال مدور که به واقع تکههایی از خمرههای بسیار بزرگ هستند، باز هم هیچگونه اقدامی نسبت به توقف این تخریبها نکردهاند. امروز بخشی از دیواره ساروجی واقع در بالای تپه نیز از بین رفته است و این مسئله نشان از بیتوجهیهای مسئولین میراث فرهنگی این منطقه دارد. مردم این منطقه نیز چند روز پیش نسبت به این واقعه واکنشی دوباره نشان دادهاند که گزارشی از آن در خبرگزاری ایلنا منتشر شد.
احمد نادعلیان که از اهالی ناحیه پلور است، در نامه خود به حمید بقایی، نوشتهاست: «در مجامع بینالمللی خجالت میکشم که چقدر ما در ایران نسبت به جاذبههای گردشگری ناآگاه و بیتدبیر هستیم. نمیدانم چرا در این سرزمین دوست داشتن طبیعت و میراث دشوار و گران تمام میشود».
اگر به اخبار مربوط به سال پیش رجوع کنیم بار دیگر به این تایید و تکذیبها میرسیم اما با این تفاوت که تخریبها در آن زمان به سرحد تخریب قلعه ساروجی بالای تپه نرسیده بود.
آن زمان علی ماهفروزی، مدیر پژوهشی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان مازندران در واکنش به این خبر، ابتدا با بیاساس دانستن این موضوع که تپه قلعه دختر در منطقه گلزرد پلور، یک تپه تاریخی است، تمامی اخباری را که در رابطه با تخریب این تپه در خبرگزاریها و روزنامهها منتشر شده بود، تکذیب کرده بود اما پس از فشار رسانههای مختلف و مصاحبههای افراد محلی این منطقه و کارهای هنری که از سوی هنرمندان محیطی، بهویژه احمد نادعلیان انجام شد، این کارشناس میراث فرهنگی با اقرار به پیدا شدن بقایایی از یک دیوار به اندازه حدود 5/1متر در محل تخریب، گفته بود: «بهنظر من تا به امروز هیچگونه تخریبی انجام نگرفته است و آنچه بهعنوان کشف دیواره یک و نیم متری در خبر عنوان شده، پیش از این نیز وجود داشته است اما با فاصله 15 تا 17متری از محل کار.» این کارشناس میراث فرهنگی با بیان اینکه پیدا شدن چند تکه سفال نشانه باستانی بودن یک محل نیست، همچنین گفته بود: عکسهایی که آقای نادعلیان ارائه کردهاند ساخته فتوشاپ است!
البته این تناقضات تنها مربوط به صحبتهای سال پیش مسئولان مختلف این استان نیست بلکه در گزارش جدیدی که روز جمعه 21خردادماه در خبرگزاری ایلنا منتشر شده است، محمدجواد محمدیزاده، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست تهران، معتقد است بچه دماوند یا دماوند کوچک که نماد دماوند محسوب میشود از ارزش زیستمحیطی بالایی برخوردار است؛ این در حالی است که مدیرکل محیطزیست شهرستان آمل میگوید اصلا بچه دماوند وجود ندارد و تپهای که مردم آن را نماد دماوند بدانند در پلور نیست، تپهای هم که اکنون برای ساخت کارخانه آب معدنی در حال تخریب است یک تپه معمولی است!
بهمن صادقنژاد، مدیرکل محیطزیست شهرستان آمل در واکنش به این گفته که بچهدماوند نماد دماوند است و مردم محلی نسبت به تخریب آن معترض هستند، به ایلنا گفت: من کاملا روی منطقه پلور شناخت دارم. آن تپه بچه دماوند نیست و اصلا کسی آن را بهعنوان نماد دماوند نمیشناسد و تخریب آن از نظر زیستمحیطی هم مشکل خاصی را ایجاد نکرده. این یک تپه معمولی است و صدور مجوز برای ساخت کارخانه آب معدنی در آن بلامانع است!
اما واقعیت چیز دیگری بوده و هست و آنچه مردم محلی پلور و هنرمندان نسبت به آن هشدار داده بودند، امروز در حال رخ دادن است. حتی امروز بهانه فاصله 15متری از دیواره ساروجی قلعه دختر نیز وجود نداشته و تخریبکنندگان بخشی از این دیواره را نیز از بین بردهاند و معلوم نیست که چه کسی میتواند مسئولیت سنگین از بین بردن آثار تاریخی و فرهنگی مردم این منطقه را بر عهده بگیرد؟
در همه کشورها، یافتن کوچکترین سند تاریخی که نشاندهنده هویت و اصالت مردمان آن سرزمین باشد، موضوع پژوهش و بحثهای جدی فرهنگی میشود و کوچکترین تکههای سفال و دستساخته کهن به موزههای مهم انتقال داده شده یا حتی در همان محل موزهای تأسیس میشود اما انگار در اینجا نه تنها این مسئله، مسئله مهمی نیست بلکه برای از بین رفتن آن نیز مجوز قانونی صادر میشود!
تخریب تپهقلعهدختر معروف به بچهدماوند، آنقدر مسئله مشهود و روشنی است که هر فردی با وجود کمترین آگاهی نسبت به مسائل فرهنگی و باستانی، با حضور در محل تخریب میتواند باستانی بودن این محل را تائید کند.